به گزارش شهرآرانیوز؛ لحظهای که وارد کتاب فروشی میشویم، چند چیز میتواند مجابمان کند که صرف نظر از قصد خرید داشتن یا نداشتنمان، کتاب جدیدی به سبد خریدمان اضافه کنیم؛ شاید با یادآوری یک معرفی و تمجیدهای متعدد در فضای مجازی، شاید با درخشش نام یک نویسنده یا مترجم در نظرمان و گاهی هم شاید تنها با دیدن نام و نشانی از نشر محبوبمان. در ماههای اخیر، انتشارات مطرحی از جمله نگاه، نو و چشمه، آثار داستانی شاخصی به قلم نویسندگان ایرانی و ترجمه رمانهای خارجی را منتشر کردهاند که در ادامه چند مورد از تازههای این انتشارات را مرور خواهیم کرد.
سوءتفاهم به نگارش آلبر کامو و ترجمه هدی مظفری بایعکلایی در نشر نگاه به چاپ رسیده است. این نمایشنامه ماجرای زندگی مردی به نام «ژان» را روایت میکند که بعد از بیست سال دوری از مادر و خواهر خود، در حالی که ازدواج کرده و سرمایهای کسب کرده است به خانه باز میگردد تا خانوادهاش را نیز در خوشبختی خود سهیم کند. او بعد از ورود به مهمانخانهای که مادر و خواهرش آن را اداره میکنند متوجه میشود که بعد از گذشت این همه سال، خانوادهاش در لحظه ورود، او را نشناختهاند.
اثر دیگری که توسط انتشارات نگاه منتشر شده است، مرگ ایوان ایلیچ، اثر به یادماندگی لئو تولستوی است که رضا ستوده آن را به زبان فارسی برگردانده است. داستان این رمان کوتاه درباره مردی است که در زندگی اجتماعی موفق است، اما در برابر مرگی که به زودی از راه خواهد رسید دچار چالش و فروپاشی تفکر میشود.
کتاب بعدی که نشر نگاه در روزهای اخیر به چاپ رسانده، نفرت نوبهاران است که آن را بختیار علی نوشته و آراکو محمودی ترجمه کرده است. این بختیار علی در این داستان با قلمی شیوا و روان چرخهی بیپایان خشونت را نشان میدهد؛ زخمی که نسلها با تکرار و بازگویی، همواره زنده و تازه میماند و از بین نمیرود. در این جهان تراژیک، هیچ فردی از سرنوشت جمعی گریزی ندارد.
جزیره کریبو، اثر دیگری است که نشر نگاه منتشر کرده است. نویسنده این رمان دیوید ون و مترجم آن، معصومه عسکری است که در ادامه پرفروشترین اثر این نویسنده به نام روایت یک خودکشی است که داستانی تاریک و جذاب را در آلاسکا روایت میکند. تراژدی در این کتاب از سطور اول کتاب شروع میشود و حتی اجازه نمیدهد یک نفس راحت بکشید. داستانی از یک ازدواج که با خشم و پشیمانی و پسزمینۀ عشق و ترس، در حال فروپاشی است.
نشر دیگری که اخیرا با فهرست بلند بالایی از آثار منتشرهاش به میدان آمده است، نشر نو است که در ادامه به بخشی از آنها پرداختهایم.
یکی از پرطرفدارترین کتابهایی که انتشارات «نو» به چاپ رسانده، کتاب ترکه مرد است که دشیل همت آن را نوشته و احمد میرعلایی آن را ترجمه کرده است. داستان کتاب «ترکه مرد» در نیویورک میگذرد؛ نیک چارلز، کارآگاه خصوصی است که خود را بازنشسته کرده و با همسر جوان متمولاش در حال خوشگذرانی هستند، اما ورود خانواده وینانت، همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد. مردی به نام کلاید وینانت گم شده و دخترش دوروتی به دنبال او میگردد. نیک دوست ندارد دیگر درگیر پروندههای جنایی باشد، اما بالاخره پای نیک به ماجرای خانواده وینانت باز میشود. با همراهی نورا این زوج با مهارت و سبک خاص خود، در مهمانیهای کوکتل و نیز در بازجوییهای پلیسی حرکت میکنند.
این اثر که به عنوان یکی دیگر از کتابهای مورد استقبال از نشر نو به شمار میرود، نوشته آرتور رمبو و ترجمه محمدرضا پارسایار است و یک اثر تخیلی و سورئال محسوب میشود که در آن، راوی یک قایق است. روایت از جایی آغاز میشود که قایق، خود را از دست ناخدایان و خدمهی بیخیالش رها کرده و آزادانه بر روی امواج رودخانهها و سپس اقیانوسها شناور میشود.
فریاد در ویرانهها یکی از آن کتابهای تاریخی است که داستان عاشقانهای ماندگار را در دل خود جای داده و در ذهن مخاطبش میماند. این کتاب که به نویسندگی الکساندرا کوزلیک و ترجمه ابوالفضل اللهدادی در نشر نو منتشر شده است، مرثیهای برای یک سرزمین زخمخورده است. این کتاب برای تمام کسانی که به داستانهای انسانی قدرتمند، روایتهای تاریخی تکاندهنده و قصههایی درباره قدرت بیکران عشق و امید علاقه دارند، اثری خواندنی و بهیادماندنی خواهد بود.
نشر چشمه با چاپ کتاب تکثیر میشویم، یکی دیگر از آن آثاری است که در مدت زمانی کوتاه توانست مخاطب بسیاری را به خود جذب کند. این داستان که به نویسندگی ایان رید و ترجمه کوروش سلیمزاده به چاپ رسیده است، ماجرای زندگی یک نقاش مسن است که تنها زندگی میکند، اما بعد از حادثهای تصمیم میگیرد به آسایشگاه سالمندان برود. آسایشگاه در ابتدا برای او مکان امن و آرامیست که میتواند در آن شور خفتهاش به نقاشی را دوباره پیدا کند.
نشر نیماژ نیز طی ماههای اخیر، جزو آن دسته از انتشاراتی بود که توانست با دست پر به میان بیاید و آثار متعددی را در حوزه ادبیات ایران و جهان منتشر کرد.
مجموعه شعر اگر مردم بیدارم کن، اثر سابیر هاکا، نویسنده کرمانشاهی است که با زبان تلخ و صادقانهاش، مرزهای مرگ و زندگی، عشق و انزوا، و انسانیت و فراموشی را در هم میریزد. این مجموعه شعر، فریادیست از دل کارگری که حتی پس از مرگ هم نگران استثمار است، و عاشقی که حتی در گور هم بدون یارش تاب نمیآورد.
این کتاب را زوئل دیکر نوشته، کیانوش امیری ترجمه کرده و نشر نیماژ به چاپ رسانده است. داستان این رمان، بر محوریت ۲ خانواده پیش میرود که در همسایگی هم زندگی میکنند و در ظاهر روابط دوستانهای با هم دارند. لایههای زیرین ارتباط، اما نهتنها به شکل دوستانه نیست بلکه بسیار آشفته و خطرناک است و باعث میشود زمینه سقوط هر دو خانواده فراهم شود.
یکی دیگر از آثار نشر نیماژ، به نام مردی که پنج شنبه بود، منتشر شده است. این کتاب که به نویسندگی جی کی چسترتون و ترجمه علی امیدیان چاپ شده است، موفق به جذب مخاطبان بسیار شده چراکه پس از مدت کوتاهی از انتشار این اثر، مخاطبانش گفتند: این کتاب فراتر از یک رمان جنایی و معمایی ساده است و با لایههای عمیق فلسفی و نمادین، خواننده را به تأمل وا میدارد. نویسنده توانسته با خلق فضایی رازآلود، هیجانانگیز و در عین حال طنزآمیز، داستانی پر از تعلیق و پیچشهای غیرمنتظره را روایت کند.
اد کتابی است آن را وحید رهبانی نوشت و در کمتر از ۴۸ ساعت در نشر نیماژ تجدید چاپ شد. داستان این سریال محبوب با یک شخصیت زن ژاپنی آغاز میشود که به خاطر یک شکست عاشقانه از کار و زندگی فاصله گرفته و در تنهایی خود به مرور آنچه بر او گذشته میپردازد.
انتشارات قطره در ماههای اخیر پرکار بوده و مجموعه متنوعی از نمایشنامهها، رمانها و داستانها را روانه بازار کرده است.
مرد فیلنما نوشته برنارد پامرنس و ترجمه احسان کرم ویسی، روایتی تراژیک از زندگی انسانی است که با چهره متفاوت خود، آیینهای از قضاوتهای اجتماعی میشود.
از دیگر آثار این نشر میتوان به کتابهای «هزارتو» نوشته دیوید لیندسی و ترجمه محمدرضا طیبی و شب سیاوشان به نویسندگی یدالله آقاعباسی اشاره کرد؛ آثاری که هر یک دریچهای تازه به روایتهای معاصر میگشایند.